English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (6446 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
robe de chambre U لباس توی خانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
housecoat U لباس خانه
housecoats U لباس خانه
n,glig,s U لباس توی خانه بانوان
negligee U لباس توی خانه بانوان
negligees U لباس توی خانه بانوان
neglige U لباس توی خانه بانوان
night clothes U لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
robe de chambre U لباس خانه
jump suit U لباس خانه و استراحت
jump suits U لباس خانه و استراحت
Old clothes ( houses ) . U لباس ( خانه های) کهنه
Other Matches
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb U خانه خانه کردن
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
range U یک خانه یا تعدادی خانه
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
uniforms U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
clobber U لباس
donkey jacket U لباس
costumes U لباس
clobbers U لباس
flannel U لباس
flannels U لباس
acoutrement U لباس
accouterment U لباس
clobbered U لباس
clothing U لباس
rosette U گل لباس
rosettes U گل لباس
accouterments U لباس
vestment U لباس
dressings U لباس
outwall U لباس تن
out fit U لباس
dressing U لباس
clobbering U لباس
nightgown U لباس شب
nightgowns U لباس شب
costume U لباس
costumes U لباس ها
frou frou U خش خش لباس
bibandtucker U لباس
evining dress U لباس شب
bathhouse U لباس کن
attire U لباس
oilskins U لباس ضد اب
vesture U لباس
costume U لباس
garb U لباس
untented U بی لباس
menswear U لباس مردانه
full dress U لباس سلام
khaki U لباس نظامی
livery U لباس مستخدم
tights U لباس تنگ
rags U لباس مندرس
survival suit U لباس نجات
pin U گیره لباس
the long robe U لباس قضائی
ski suit U لباس اسکی
underclothing U لباس زیر
slack suit U لباس راحتی
slopwork U لباس دوخته
smoking jacket U لباس اسموکینگ
pinning U گیره لباس
rag U لباس مندرس
pinned U گیره لباس
liveries U لباس مستخدم
uniform of the day U لباس فصل
uniform U لباس فرم
uniforms U لباس یک شکل
wearer U پوشنده لباس
underclothes U لباس زیر
tou book U لباس تکواندو
masquerading U لباس مبدل
water suit U لباس ضد فشار اب
uniform U لباس یک شکل
uniforms U لباس فرم
toggery U لباس فروشی
tunicle U لباس کوتاه
tux U لباس رسمی
to a onself U لباس زیباپوشیدن
wet suits U لباس غواصی
masquerade U لباس مبدل
masqueraded U لباس مبدل
masquerades U لباس مبدل
to dress up U لباس پوشیدن
vestment U لباس رسمی
wooly U لباس پشمی
woolie U لباس پشمی
underwear U لباس زیر
doff U لباس کندن
skirts U دامن لباس
clothier U لباس فروش
disguisedly U با لباس مبدل
dreadnought U لباس بارانی
dress suit U لباس رسمی شب
dressed in white U لباس سفیدپوشیده
driss uniform U لباس رسمی
exposure suit U لباس محافظ
fearnought suit U لباس نسوز
finical U خوش لباس
flashproof U لباس ضد شعله
flight gear U لباس پرواز
gaberdine U لباس پوشش
garderobe U اشکاف لباس
gratuitous issue U لباس پیشکش
habiliment U لباس زیبا
habiliments U لباس مخصوص
clothes tree U چنگک لباس
braw U جوش لباس
battle dress U لباس ضدگلوله
skirted U دامن لباس
skirt U دامن لباس
knitwear U لباس کشباف
zipper U زیب لباس
zippers U زیب لباس
academic costume U لباس دانشگاهی
academicals U لباس دانشگاهی
costumes U لباس محلی
costume U لباس محلی
silk U لباس ابریشمی
tuxedos U لباس رسمی
tuxedo U لباس رسمی
wet suit U لباس غواصی
dry suit U لباس غواصی
antiblackout suit U لباس ضد فشار اب
asbestos kit U لباس نسوز
habilitate U لباس پوشیده
haute couturer U طراح لباس
kiyi U برس لباس
disrobe U لباس دراوردن
dresses U لباس پوشیدن
dress U لباس پوشیدن
rigs U لوازم لباس
rigged U لوازم لباس
rig U لوازم لباس
gashing U خوش لباس
gashes U خوش لباس
gashed U خوش لباس
gash U خوش لباس
disguising U لباس مبدل
disguises U لباس مبدل
disguised U لباس مبدل
disguise U لباس مبدل
doffs U لباس کندن
doffing U لباس کندن
disrobed U لباس دراوردن
disrobing U لباس دراوردن
slash U چاک لباس
knock about clothes U لباس کار
undergarments U لباس بزیر
launderer U لباس شوی
tog U لباس پوشیدن
laundress U لباس شوی زن
fancy dress U لباس بالماسکه
mab U لباس ژولیده
gowns U روپوش لباس شب
gown U روپوش لباس شب
night robe U لباس خواب
pajama U لباس خواب
playsuit U لباس ورزش
undergarment U لباس بزیر
print dress U لباس چیتی
rainwear U لباس بارانی
slashes U چاک لباس
doffed U لباس کندن
neckline U گردن لباس
regimental U لباس هنگ
woollier U : لباس پشمی
wooliest U : لباس پشمی
plain U لباس غیرنظامی
seams U درز لباس
seam U درز لباس
plainer U لباس غیرنظامی
plainest U لباس غیرنظامی
attire U لباس پوشاندن
woollies U : لباس پشمی
nightdresses U لباس خواب
nightclothes U لباس خواب
Recent search history Forum search
1Vintage style
1لباس معمولي وغيررسمي
1آشپز خانه كثيف است و نامرتب
2لب آب
2لب آب
1همه باید که لباس کار خود را بر تن داشته باشن
1recreationist
1preppy
1 رفتن به خانه
1when does the bus go to my father's home?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com